کتاب خانه ادریسیها

کتاب خانه ادریسیها نوشته غزاله علیزاده

نام نویسنده:

غزاله علیزاده

خلاصه توضیح اثر

دو جلدی خانه‌ی ادریسیها در دو نوبت در سال ۷۰ و ۷۱ چاپ شد. از همان روزهای اول تبدیل به موضوعی مهم در ادبیات فارسی شد و تا امروز کمتر رمانی را می‌توان به شکوه آن در ادبیات فارسی نام برد. رمان روایت یک خانه در شهری خیالی(عشق آباد) و آدم‌های آن است. خانه‌ای کاخ‌مانند که…

غزاله علیزاده بهمن ۱۳۲۷ از مادری شاعر و نویسنده متولد شد. تحصیلاتش را در تهران پی گرفت و سپس به فرانسه رفت تا فلسفه و سینما را جدی‌تر پیگیری کند. در همان سال‌ها بود که فوت پدرش اثر زیادی بر تحصیل و زندگی او داشت. او از دهه‌ی چهل شروع به نوشتن داستان کرد. امروزه او را با دو رمان مشهورش خانه ادریسیها و شب‌های تهران به یاد می‌آورند. او در ۱۳۷۵ به زندگی خود پایان داد. هوشنگ گلشیری نویسنده‌ی بزرگ ایرانی می‌گوید: «او یک سیلی به همه‌ی ما زد و رفت.»
دو جلدی خانه ادریسیها در دو نوبت در سال ۷۰ و ۷۱ چاپ شد. از همان روزهای اول تبدیل به موضوعی مهم در ادبیات فارسی شد و تا امروز کمتر رمانی را می‌توان به شکوه آن در ادبیات فارسی نام برد. رمان روایت یک خانه در شهری خیالی(عشق آباد) و آدم‌های آن است. خانه‌ای کاخ‌مانند که بعد از انقلاب بلشویکی میزبان مهمانانی می‌شود. خانه‌ای که در آن زنانی سنتی و مرفه زندگی می‌کنند، زنانی نادیده گرفته شده و تنها در کنار هم و در پی آشوبی که همه‌ی جامعه را به هم می‌زند مجبور می‌شوند همراه چندین آشوبگر به زندگی در آن خانه ادامه دهند. خانه ادریسیها هم رمانی‌ست عاشقانه و هم سیاسی. هم رمانی‌ست اجتماعی و هم رازآلود. نمی‌توان آن را در یک چارچوب خاص توضیح داد. داستان نشان می‌دهد زنان این خانه تنها در هاله‌ای از رفاه زندگی می‌کرده‌اند و هیچ‌کدام معنی زندگی و آزادی را در خانه‌ای که زن ستیز است نمی‌دانند. علیزاده تلاش کرده است در جلد اول زبانی باشد میان این دو گروه. میان انقلابیون و زنان خانه تا هر کدام بیشتر به امکانات خود آگاه شوند. علیزاده در شهر خیالی‌اش راوی زنان ایرانی، مسئولین بی‌اراده، انقلابیون ایدئولوژیک‌زده و عاشقان‌ بی‌صدا می‌شود. از همان اسم شهر خیالی داستان مشخص است که علیزاده علاقه‌ی خاصی به نمادها دارد، رمان چه در شخصیت‌پردازی چه در کلام پر از نمادهایی از جامعه‌ی ایران و جهان است که مخاطب باید آن‌ها را کشف کند. علیزاده افراط ایدئولوژیک و شکست ایده‌های شخصیت‌ها را پیگیری می‌کند و در جلد دو تغییرات تمامی شخصیت‌ها نشان می‌دهد در جامعه‌ای ناسالم چگونه همه محکوم به شکست و نداشتن آزادی هستند. اما علیزاده مخاطب را بی‌امید رها نمی‌کند و نشان می‌دهد آن‌که عشق را و زندگی را می‌خواهد راهی برای کسب آن خواهد یافت، رمان او در نهایت یادآوری می‌کند امید، همبستگی و تجددخواهی آرمانی واقعی است. می‌توان اشاره کرد که رمان‌های بزرگی مانند خانه‌ی ادریسیها در توضیح و نقد نمی‌گنجند و باید خود را با آن‌ها همراه کرد چرا که بخش بزرگی از هستی آن متون در زبان و دیالوگ‌های شخصیت‌ها نهفته است. در پایان جملات اول این کتاب را با هم می‌خوانیم، جملاتی که بخش بزرگی از داستان پیچیده‌ی اثر را در خود دارند: «بروز آشفتگی در هیچ خانه‌ای ناگهانی نیست؛ بین شکاف چوب‌ها، تای ملافه‌ها، درز دریچه‌ها و چین پرده‌ها غبار نرمی می‌نشیند، به انتظار بادی که از دری گشوده به خانه راه بیابد و اجزاءِ پراکندگی را از کمینگاه آزاد کند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up